امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

معلوم کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
ascertain, determine, pinpoint, prove, set

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد معلوم کردن

  1. مترادف:
    آشکار کردن واضح کردن محقق کردن محرز کردن
    متضاد:
    مستور ماندن نامکشوف ماندن
  1. مترادف:
    مبرهن کردن ثابت کردن
  1. مترادف:
    فاش کردن

ارجاع به لغت معلوم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «معلوم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/معلوم کردن

لغات نزدیک معلوم کردن

پیشنهاد بهبود معانی